کاش صاحب برسد بنده به زنجیر کند
این جوانان همه را در ره خود پیر کند
هیچکس کاش نباشد نگهش بر راهی
چشم بر در بود و دلبر او دیر کند
کاش چشم گل زهرا به دل ما افتد
با نگاهش به دل غمزده تاثیر کند
کاش از روی ترحم گذرد بر دل من
خود بسازد دل دیوانه و تعمیر کند
کاش صاحب نفسی همدم این خسته شود
که ز گرمی لبش مساله تغییر کند
چند سالیست که در هجر رخش می گرییم
کاش با نیم نگه از همه تقدیر کند
کاش با آن قلم عشق شبی نام مرا
کاش روزی بزند تکیه به دیوار حرم
با همان لحن علی نغمه تکبیر کند
کاش جز مجلس او جای دگر پا ننهم
تا فقط مجلس او جان مرا سیر کند
نویسنده: حبیب دهقان .::. شنبه 85/7/22 .::. ساعت 3:4 عصر | نظرات دیگران ( ) |
سلام خدای مهربونم
خدایا من باید چی کار کنم؟
خدایا خیلی ازت دور شدم
خدایا من طاقت این دوری ندارم
خدایا منو به حال خودم نذار
خدایا کمکم کن
خدایا خیلی دلم برات تنگ شده
خیلی خیلی
آخه تا کی ؟
خدایا نمی خوام ازت دور بشم
نمی خوام
خدایا کمکم کن
خیلی دوست دارم
خیلی
خدایا کمکم کن
خدایا فقط تورو می خوام
فقط تو به من آرامش میدی
فقط به خاطر تو هست که بعضی از کارها رو انجام نمیدم
خدایا کمکم کن که هیچوقت تو رو فراموش نکنم
خدایا کمکم کن
نویسنده: حبیب دهقان .::. شنبه 85/7/22 .::. ساعت 8:42 صبح | نظرات دیگران ( ) |
نویسنده: حبیب دهقان .::. شنبه 85/7/22 .::. ساعت 8:41 صبح | نظرات دیگران ( ) |